و من، وقتی که خودم هستم

وقت‌هایی که حرفهایم از ذهنم میچکند

محبت

سه شنبه ۲۰ دی ۱۴۰۱،  3:53

بنام خداوندگار محبت و دوستی

چون دوست‌جان همچنان کامنتدونیش بسته‌س اینجا براش می‌نویسم

.

توو شبکه پویا یه کارتونی هست به اسم پیم و پَم

خیلی کارتون با عشقیه

گوینده ی آقا پشت دوربین انقدرر با محبت با اون عروسک کوچیکه صحبت میکنه که آدم طعم واقعی بودن حسشو می‌فهمه

.

یه جاش یه شعر می‌خونه:

آی چینه چینه چینه

دوستی چقد شیرینه

تموممه قصه‌ی ما

همینه و همینه

.

.

حالا میخواستم برم به لپ‌تاپ هات‌اسپات بدم و حسابی برات بنویسم

چون با گوشی طولانی نوشتن سخته و وایفای هم نداریم

.

.

اما اجالتاً همینقدر می‌نویسم که

اون پست طولانی که لینک گذاشتی رو کامل خوندم خیلییی عالی بود بقدریکه نصفه‌شبی که خوندمش

همش یا حدیث بود یا حرفای خوب

کلییی وقت صرف کردم تبلیغاشو پاک کنم و سیوش کنم ولی جایی ذخیره نشد

.

و کامنتات که بسیار ممنونم ازت..

خیلی خوشحال شدم:)

تو گاهی مدل خاصی تصمیم میگیری و من اینو می‌پذیرم 🌷

.

... بازم حرف داشتم که نشد بنویسم...

.

.

باز گذاشتن کامنتای خودمم دلیلش اینه که دوست دارم به مخاطبم حس آزادی بیان بدم 🤗

.

و دلیل اینکه همیشه بدترین برداشتو می‌کنم اینه که این مریضی رو دارم ( بدبینی/ بدبرداشت‌کردن) و واقعا باید رفعش کنم

شاید از خود کم‌بینی نشأت میگیره...

.

.

عکس گلی که امروز کاشتم تقدیم به نگاههای قشنگ 💕🙂

بانو

ابزار حدیث

من از سامانه نوشتاری بحران حمایت می کنم

سامانه نوشتاری بحران

آمارگیر وبلاگ