و من، وقتی که خودم هستم

وقت‌هایی که حرفهایم از ذهنم میچکند

شکر...

پنجشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۱،  0:10

بنام خدایی که قشنگی اش را دارد کم کم به رخم می‌نمایاند...

جلسه نهم

خواهند اگر ببخشند از مجرمی گناهی

اول ورا نوازند با سوز و اشک و آهی

دریای عفو جوشد از اشگ دردمندی

اوراق جرم سوزد از آه صبحگاهی

اینجا گناه بخشند کوهی به کاه بخشند

بیچاره من که با خود ناورده پّر کاهی

ای وای اگر برای افشای هر گناهم

گردند روز محشر هر عضو من گواهی

هر چند روسیاهم با آنهمه گناهم

مشتاق یک نگاهم مولای من نگاهی

یارب چگونه سوزد آن کو در آستانت

رخسار خویش سوده بر خاک گاه گاهی

بار گناه سنگین ره منتهی به بن بست

در پیش رو ندارم جز باب تو به راهی

از من گنه بود زشت از تواست عفو، زیبا

ای عفو از تو زیبا العفو یا الهی

تن خسته پا شکسته درها تمام بسته

جز باب رحمت تو نبود مرا پناهی

عمری گناه کردم دل را سیاه کردم

من اشتباه کردم یارب چه اشتباهی

آلودگی دل را با اشگ تو به شویم

تا در دلم نماند آثاری از گناهی

با کثرت گناهم مپسند روسیاهم

کاورده ام علی را در عین روسیاهی

مهر علی است (میثم) مهر نجات عالم

بی حب او نباشد طاعات جز تباهی

.

.

.

  • ‌اینا شعرای آخر فایلای صوتی چله عاشقانه با خداست .. از مجموعه دوره های آقای عباسی ولدی که خدا حفظش کنه واقعاً... و هرکی شرکت نکرد حیف واقعا و امید که دوره بعدی بتونید و شرکت کنید... بی نظیره انصافاً.
  • بلاگفا چندروزی قطع بود با همراه اول... منم رفتی پارسی‌بلاگ وبلاگ زدم ولی طعم اینجا رو نداشت برام، مثل خونه لخ.ت و بی هیچی میموند!...
  • آرسو جان کجاهایی؟ خوبی؟
  • خیلی خیای شکرت خدا که منو به این نقطه های قشنگ داری میرسونی.....

بانو

ابزار حدیث

من از سامانه نوشتاری بحران حمایت می کنم

سامانه نوشتاری بحران

آمارگیر وبلاگ