و من، وقتی که خودم هستم

وقت‌هایی که حرفهایم از ذهنم میچکند

رفیق...

دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳،  4:11

چقد دلم " رفیق" میخواد...

یه دوست حقیقی از جنس خودم؛ قابل رویت؛ دوست داشتنی‌‌ .. دوستی که با صداش و با چشماش حرف بزنه باهام... در دسترس :) با فهم و درک بالا؛ و البته خداشناس

خدایا؟... یدونه لطفا

.

.

+ از ساعت ۲ بامداد که بیدار شدم؛ دیگه خوابم نبرد.. ممکنه خواب نرفتنمم از دلتنگی باشه؟...

بانو

ابزار حدیث

من از سامانه نوشتاری بحران حمایت می کنم

سامانه نوشتاری بحران

آمارگیر وبلاگ