و من، وقتی که خودم هستم

وقت‌هایی که حرفهایم از ذهنم میچکند

رنجش

چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳،  22:4

امروز از اون زنک مدرسه فرید که اونجوری باهام حرف زد رنجیدم

از اسنپی اکوپلاس که کولر نزد رنجیدم

از پسرم که سرم داد کشید رنجیدم

از مدرسه مجید که ساعت کاریش تغییر کرد رنجیدم

از اون کارخونه کاکائو خاچیک که پودر کاکائوشو کرده ۱۱۰ هزار تومن رنجیدم

از مامانم که موقع ابراز خشمم به زنکه مدرسه فرید فحش دادم ، بهم نچ‌نچ کرد، رنجیدم

الانم از سبزاندیش رنجیدم

از دوستمم که جواب تلفونمو نداد رنجیدم

رنجشهای مکرر دلیلش چیه ؟؟

رنجشهای قدیمی التیام نیافته؟...

نوازش نشدن در زمان حاضر

نوسان حالمم ناراحت‌کننده‌س برام

همسر رفته جشن تا اینموقع نیومده ناراحتم؟ نمیدونم...

بانو

ابزار حدیث

من از سامانه نوشتاری بحران حمایت می کنم

سامانه نوشتاری بحران

آمارگیر وبلاگ