و من، وقتی که خودم هستم

وقت‌هایی که حرفهایم از ذهنم میچکند

مادری

یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳،  6:39

به اسم تویی که همیشه هستی...

.

.

هیچوقت فکر نمیکردم منِ خوابالو، منِ تا ۱۱ خواب دوران مجردی؛ به جایی برسم که از بامدادان تا شامگاهان (!) یضرب بیدار باشم و نهایتا اون وسطا یه چرتکی بزنم..

ساعت ۶ صبح وبلاگ بخونم و پست بزنم! و...

.

مادری فرآیند عجیبیه..

انصافا آدمو خیلییییی رشد میده..

کلی موارد دیگه هم داشتم که با مادر شدن تعالی پیدا کرد!...

.

.

امیییدوارم مادر خوبی باشم...

امییدوارم هرروز رشد کنم و بچه‌هامم رشد بدم...

رشد روحی

فکری

اخلاقی و رفتاری...

.

.

ان‌شاءالله امروز ساعت ۸ میریم جلسه معارفه پیش‌دبستانی دخترک...

هی! فسقلی ۲کیلو و هفتصدی! تو چقققد زود بزرگ شدی...

.

.

بانو

ابزار حدیث

من از سامانه نوشتاری بحران حمایت می کنم

سامانه نوشتاری بحران

آمارگیر وبلاگ