و من، وقتی که خودم هستم

وقت‌هایی که حرفهایم از ذهنم میچکند

کمککک کمک..فاجعه نظافت در خونه‌مون

یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۲،  12:26

خونمونو از جمعه ای که اتاقا رو تکوندیم مرتب نکردم

الانم مثلا روزه قضاهامو گرفتم و از ۹و نیم تاحالا خواب بودم که خدای نکرده ضعف نکنم😴

انگیزه‌م ندارم پاشم جمع کنم

سیستم جستجوی معنای ویکتور فرانکل رو چجوری را بندازم الان؟ وقتی گرسنه و بی‌حالی ، چه معنایی داره جمع‌و‌جور اصن؟ 🤤

کیست مرا یاری کند؟🥴

یکی نمیشد زنگ بزنه بگم عصری یه سر میام پیشت، چای بخوریم دورهم، که منو بلند کنه به کار؟.... مردم بی‌معرفت شدن🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️

مثل دوست قشنگم که خیلی دوستش دارم پست گذاشتم🩷

.

.

بعدا نوشت: خدایا رحمی میکنی؟ قوّتی، قدرتی نیرویی چیزی میفرستی؟

من ۳۰ روز افقی تو رختخواب بخوابم نابود میشه خونه زندگیمونا...

بهم قُدرت و تَوان بده ای کریم‌‌‌‌🤲🤲🤲....💪💪💪💪💪 🦢 🌴🌴🌴

.

.

بعدا تر نوشت:

خداوندگار کریم بهم قدرت داد.. دخترک رو بردم آرایشگاه موهاشو کوتاه کرد.. بعدش بردمش پارک.. تابش دادم.. باهم قایم‌موشک بازی کردیم.. اومدم خونه رو یذره سامون دادم.. جاروبرقی کشیدم.. ماشین لباسشویی رو زدم... و همه اینا قبل افطار بود..

ازت ممنونم ای رئوف بخشنده...🩵🧡🩷💛💚🙂

چاکرییییم🫡

بانو

ابزار حدیث

من از سامانه نوشتاری بحران حمایت می کنم

سامانه نوشتاری بحران

آمارگیر وبلاگ