حقیقتِ نهان
بنام مهربانترین
یک آقای نازنین همه کاره ای هست که همه ی برکت ها و پاکیها و خوبیها از وجود نازنینش بر زمینیان ساری و جاری می شود... یک دلبر رخنهانی که نمی دانیم کجا، ولی دقیقا روی همین کره ی خاکی زندگی می کند؛ نفس می کشد؛ در بازارها راه می رود؛ ما را می بیند و بر همهی احوالمان آگاه است؛ بر گناهانمان استغفار میکند و دعایش اصلاح ماست... یلی از تبار علی علیه السلام...
او منتظر است. منتظر اذن و اجازهی الهی برای برپایی یکسره توحید راستین و دین حقیقی الهی و عدالتی بینظیر و سروری بیپایان بر روی زمین.
او هست.
مهدی _ که خدا ظهورش را برسانَد_ هست.
مهدی ناظر است.
مهدی حاضر است.
عیب از ماست که نمی بینیمت
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد...
فقط خواستم بگم تو هستی آقا جان؛ تو هستی!
تو حاضری و ناظری بر ما.
تو می آیی.
تو مییییآیییی!
حتی اگر آن روز در دنیا زنده نباشیم. که اگر آن روز از "دعای عهد خوانان" و "آرزوی وصلت در سر پروران" بوده باشیم، برخواهیم گشت و روی ماهت را خواهیم دید...
خدای رحیم
به ما روزی کن که جزء دوستداران واقعی اش باشیم
به ما روزی کن که او را واقعاً حیّ و حاضر بدانیم
به ما روزی کن از بندگان وظیفهشناس راستینی باشیم که در آن روز موعود رویشان میشود در روی امامشان نگاه کنند
ما را به چرک گناه گرفتار مکن...
ما را اسیر دست شیطان و ایادی ملعونش امتحان مکن..
ما را به انواع و اقسام دسیسه ها و بلایای آخر الزمانی مبتلا مکن...
ما را نور و برکت و رحمت و نگاه همیشگیمان به امام ناظرمان مرحمت کن...