تجارت کن با غنیِّ وفاکننده؛ سود کُن :) ویرایش شده و ترجمه دار 💜
عزیزدلم....
این، صحیفه چهارم از اون صحیفهی ۲۹ گانه توئه... 💕
میذارمش جلوی چشمم تا همیشه بخونمش...
به عزت و سخاوت کرمِ خودت قسمت میدم... بهم توفیق بده حرفای نازنینتو در این صحیفه ترجمه کنم... هم برای خودم هم برای بقیه... . شاید اگه بازم لطف بهم کردی یروزی منتشرش کنم انشاءالله الرحمان و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم... آرزوی قشنگ شبهای رمضانی من الان اینه... 💜💕💜💕🌴🌴🌴🌿🌿🌿🌴🌴🌴
.
.
الصحيفة الرابعة: صحيفة المعرفة
مَنْ عَرَفَ اَلْخَلْقَ عَرَفَ اَلْخَالِقَ : کسی که خلق را شناخت خدا را شناخته است
وَ مَنْ عَرَفَ اَلرِّزْقَ عَرَفَ اَلرَّازِقَ : کسی که رزق را شناخت رازق را شناخته است
وَ مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ : کسی که خودش را شناخت خدا را شناخته است
وَ مَنْ خَلُصَ إِيمَانُهُ أَمِنَ دِينُهُ : و کسی که ایمانش را خالص گرداند ، دینش را به امنیت درآورده است
كَيْفَ تَخْفَى مَعْرِفَةُ اَللَّهِ وَ اَلدَّلاَئِلُ وَاضِحَةٌ وَ اَلْبَرَاهِينُ عَلَى وَحْدَانِيَّتِهُ لاَئِحَةٌ ؟؟ : چگونه معرفت خدا پنهان باشد در حالی که دلیل ها روشن است و برهان ها برای وحدانیت او مدوّن است
عَجَباً لِمَنْ غَنِيَ عَنِ اَللَّهِ وَ فِي مَوْضِعِ كُلِّ قَدَمٍ وَ مَطْرَفِ عَيْنٍ وَ مَلْمَسِ يَدٍ دَلاَلَةٌ سَاطِعَةٌ وَ حُجَّةٌ صَادِعَةٌ عَلَى:
تعجب از آنکه خود را بی نیاز از خدا می پندارد در حالی که در موضع هر قدمی و جایی که به آن نگاه می کند و هر جایی که آن را لمس میکند دلیل ساده و حاجت واضحی بر این امر است که :
أَنَّهُ تَبَارَكَ وَاحِدٌ لاَ يُشَارَكُ: خداوند تبارک، یکّهایست که شریکی ندارد
وَ جَبَّارٌ لاَ يُقَاوَمُ: خداوند جباری( در مقابل قضا و قدر او ) مقاومت نشود
وَ عَالِمٌ لاَ يَجْهَلُ: عالمی که جهالت نمی کند
وَ عَزِيزٌ لاَ يَذِلُّ: عزیزی که ذلیل نمی شود
وَ قَادِرٌ لَطِيفٌ :قادری است لطیف
وَ صَانِعٌ حَكِيمٌ فِي صَنْعَتِهِ كَانَ أَبَداً وَحْدَهُ :صانعی حکیم که در صنعت ش همیشه یکه بوده است
وَ يَبْقَى مِنْ بَعْدُ وَحْدَهُ: و بعد از آن نیز یکّه باقی خواهد ماند
هُوَ اَلْبَاقِي عَلَى اَلْحَقِيقَةِ : او حقیقتاً باقیست
وَ بَقَاؤُهُ غَيْرُ مَجَازٍ : بقای او غیر مجازی است و واقعی
وَ هُوَ اَلْغَنِيُّ : او بی نیاز مطلق است
وَ غِنَى غَيْرِهِ صَائِرٌ إِلَى فَقْرٍ وَ إِعْوَازٍ : در حالی که غنای غیر او روان به سوی فقر و کمبود است
وَ هُوَ اَلَّذِي جَرَتِ اَلْأَفْلاَكُ اَلدَّائِرَةُ وَ اَلنُّجُومُ اَلسَّائِرَةُ بِأَمْرِهِ: او کسی است که آسمان های دوار و ستارگان روان به امر او در جریان اند
وَ اِسْتَقَلَّتِ اَلسَّمَاوَاتُ وَ اِسْتَقَرَّتِ اَلْأَرَضُونَ بِعَظَمَتِهِ : و به عظمت او آسمانها ارتفاع و زمین ها قرار گرفتهاند
وَ خَضَعَتِ اَلْأَصْوَاتُ وَ اَلْأَعْنَاقُ لِمَلَكُوتِهِ: و همه صداها و گردن ها خاضع گشتهاند برای ملکوتش
وَ سَجَدَتِ اَلْأَظْلاَلُ وَ اَلْأَشْبَاحُ لِجَبَرُوتِهِ: سایه ها و اشباح برای جبروت او سجده کردند
بِإِذْنِهِ: با اجازه اوست که :
أَنَارَتِ اَلشَّمْسُ وَ اَلْقَمَرُ : خورشید و ماه نور افشانی می کنند
وَ نَزَلَ اَلْغَيْثُ وَ اَلْمَطَرُ :و باران از آسمان نازل می گردد
وَ أَنْبَتَتِ اَلْأَرْضُ اَلْمَيْتَةُ نَبَاتاً حَيّاً: و زمین مُرده، گیاه زنده می رویاند
وَ أَخْرَجَتِ اَلْعِيدَانُ اَلْيَابِسَةُ وَرَقاً رَطْباً : و گیاه خشکیده برگ تازه خارج می کند
وَ نَبَعَتِ اَلصُّخُورُ اَلصِّلاَدُ مَاءً نَمِيراً : و صخره های سخت آب سودمند گوارا جوشان می کنند
وَ أَوْرَقَتِ اَلْأَشْجَارُ اَلْخَضِرَةُ نَاراً ضَوْءاً مُنِيراً : و درختان سرسبز،( برای تولید) آتش پر نور و فروزان، برگ و بار میدهند
طُوبَى لِمَنْ آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَ بِرُسُلِهِ وَ كُتُبِهِ وَ وَقَفَ عِنْدَ طَاعَتِهِ وَ اِنْتَهَى عَنْ مَعْصِيَتِهِ :
خوشا به حال آنکه به این خدای بزرگ ایمان آورد رسولان و کتبش را تصدیق کند و خود را وقف طاعت او کند و از معصیت او روی گرداند
وَ بُؤْسَى لِمَنْ جَحَدَ آلاَءَهُ وَ كَفَرَ نَعْمَاءَهُ وَ حَادَّ أَوْلِيَاءَهُ وَ عَاضَدَ أَعْدَاءَهُ :
و بدا به حال آنکه نعمات او را انکار کند و بر آن نعمات کفر ورزد با اولیای خدا دشمنی کند و یاور دشمنان خدا باشد
إِنَّ أُولَئِكَ اَلْأَقَلُّونَ اَلْأَذَلُّونَ :همانا دشمنان خدا کم تعداد و ذلیل هستند
عَلَيْهِمْ فِي اَلدُّنْيَا سِيمَاءٌ وَ لَهُمْ فِي اَلْآخِرَةِ مِهَادُ اَلنَّارِ: در دنیا وجهای داشته باشند در حالی که در آخرت بستری از آتش برای آنهاست
دَوْلَتُهُمْ إِمْلاَءٌ وَ اِسْتِدْرَاجٌ: دولت و چیرگی آنها از روی مهلت دادن به آنهاست
وَ عَاقِبَةُ غِنَائِهِمْ اِحْتِيَاجٌ: و سرانجام بی نیازی شان احتیاج است
وَ مَوْئِلُ سُرُورِهِمْ غَمٌّ وَ اِنْزِعَاجٌ : قرارگاه سرور شان هم و غم تنگنا است
وَ مَصِيرُهُمْ فِي اَلْآخِرَةِ إِلَى جَهَنَّمَ خَالِدِينَ بِلاَ إِخْرَاجٍ : و سرانجام ایشان در آخرت به سوی جهنم است به صورتی ماندگار و بدون خروج
فَأَمَّا اَلْمُؤْمِنُونَ اَلصِّدِّيقُونَ : و اما مومنان راستگو و درستکار
فَلَهُمُ اَلْعِزَّةُ بِاللَّهِ وَ اَلاِعْتِزَاءُ إِلَيْهِ : عزت پیدا کردن به وسیله خدا و نسبت یافتن به خداوند ، نسیب آنهاست
وَ اَلْقُوَّةُ بِنَصْرِهِ : همچنین قوت یافتن با نصرت خدا سهم آنهاست
وَ اَلتَّوَكُّلُ عَلَيْهِ : و توکل بر خدا
وَ لَهُمُ اَلْعَاقِبَةُ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْفَلْجُ عَلَى أَعْدَائِهِمْ بِإِظْفَارٍ : و برای این صدیقان است عاقبتی نیکو در دنیا و پیروزی بر دشمنان نابودشوندهی ایشان
🌴فَوَ عِزَّتِي لَأُصَيِّرَنَّ اَلْأَرْضَ وَ لاَ يُعْبَدُ عَلَيْهَا سِوَايَ وَ لاَ يُدَانُ لِإِلَهٍ غَيْرِي : به عزتم سوگند که زمین را آنگونه ای میگردانم که بر روی آن غیر از من پرستیده نشود و به خدایی غیر از من دینداری نشود
وَ لَأَجْعَلَنَّ مَنْ نَصَرَنِي مَنْصُوراً : قطعاً منصور و یاری شده قرار میدهم کسی را که من را یاری کند
وَ مَنْ كَفَرَنِي ذَلِيلاً مَقْهُوراً : و کسی را که من را کافر شود ذلیل و شکست خورده قرار می دهم
وَ لَيَلْحَقَنَّ اَلْجَاحِدِينَ لِي أَعْظَمُ اَلنَّدَامَةِ فِي هَذِهِ اَلدُّنْيَا وَ فِي يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ : و قطعاً ملحق میکنم منکرین خودم را به بزرگترین پشیمانی در این دنیا و در روز قیامت
🌴🌴وَ لَأُخْرِجَنَّ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ مَنْ يَنْسَخُ اَلْأَدْيَانَ وَ يَكْسِرُ اَلْأَوْثَانَ : و قطعاً از نسل آدم کسی را خارج می کنم که دین های دروغین را منسوخ کند و بتها را بشکند
فَأُنِيرُ بُرْهَانَهُ وَ أُؤَيِّدُ سُلْطَانَهُ : پس دلایلش را نورانی می گردانم و سلطنتش را تایید میکنم
وَ أُوطِيهِ اَلْأَعْقَابَ وَ أُمَلِّكُهُ اَلرِّقَابَ : و او را مالک همه گردنها و اختیارات اشخاص گردانم
فَيَدِينُ اَلنَّاسُ لَهُ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ تَصْدِيقاً وَ قَسْراً : همه مردم خواهناخواه و تصدیق کننده و کوتاهی کننده، جمیعا به دین او در آیند
هَذِهِ عَادَتِي فِيمَنْ عَرَفَنِي وَ عَبَدَنِي : این روش من است درباره کسی که من را بشناسد و عبادتم کند
وَ لَهُمْ فِي اَلْآخِرَةِ دَارُ اَلْخُلُودِ فِي نَعِيمٍ لاَ يَبِيدُ : و برای آنها است در آخرت جایگاهی ماندگار در نعمتی که از بین نمیرود
وَ سُرُورٍ لاَ يَشُوبُهُ غَمٌّ : و شادی ای که غم آن را نمی آلاید
وَ حُبُورٍ لاَ يَخْتَلِطُ بِهِ هَمٌّ : خوشحالی ای که غمی با آن مختلط نمی شود
وَ حَيَاةٍ لاَ تَتَعَقَّبُهَا وَفَاةٌ : زندگی ای که مرگ آن را تعقیب نمی کند
وَ نِعْمَةٍ لاَ يَعْتَوِرُهَا نَقِمَةٌ : نعمتی که بیچاره گی آن را دگرگون می کند
فَسُبْحَانِي سُبْحَانِي وَ طُوبَى لِمَنْ سَبَّحَنِي: پس منزهم من ؛ منزه؛ و خوشا به حال آنکه مرا تسبیح و تنزیه کند
وَ قُدُّوسٌ أَنَا وَ طُوبَى لِمَنْ قَدَّسَنِي: و قدوس هستم و خوشا به حال آن که مرا تقدیس کند
جَلَّتْ عَظَمَتِي فَلاَ تُحَدُّ : عظمتم جلالتی دارد که حدی نمی پذیرد
وَ كَثُرَتْ نِعْمَتِي فَلاَ تُعَدُّ : و نعمتم کثرتی دارد که شمارش نمی شود
وَ أَنَا اَلْقَوِيُّ اَلْعَزِيزُ. و من خداوند قوی عزتمند هستم
💜💜💜💜💜....