و من، وقتی که خودم هستم

وقت‌هایی که حرفهایم از ذهنم میچکند

حیِّ مُمتدّم...

شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۲،  6:26

بنام همیشه حیّ...

امتداد حضور تو.... خدای ممتد همیشه پایدارم...

اتفاق خوب مجدد این روزها... چله عاشقانه با خدا

.

.

الهی بی پناهان را پناهی

بسوی خسته حالان کن نگاهی

چه کم‌گردد ز سلطان گر نوازد

گدایی را ز رحمت گاهگاهی

مرا شرح پریشانی چه حاجت؟

که بر حال پریشانم گواهی

الهی تکیه بر لطف تو کردم

که جز لطفت ندارم تکیه گاهی

دل سرگشته ام را رهنما باش

دلِ بی رهنما افتد به چاهی...

نهاده سر به خاک آستانت

گدایی، دردمندی، عذرخواهی

امید لطف و بخشش از تو دارد

اسیری شرمساری، روسیاهی

تهی‌دستی که با اشک ندامت

ز پا افتاده از بار گناهی...

گرفتــــم دامن بخشنـــده ای را

که بخشد از کرم کوهی بکاهی

رحیمی،چاره سازی،بی نیــازی

کریمی،دلنـــوازی،دادخـــواهــی

خوشا آنکس که بندد با تو پیوند

خوشا آن دل که دارد با تو راهی

مـــران از آستــــــانت بینــــوا را

که دیگر در بساطم نیست آهی

مقام و عز و جاهت چون ستایم

کــــه برتر از مقام و عز و جاهی

فنـــا کــــی دولت ســرمد پذیرد

کــــه اقلیـــم بقـــا را پادشاهی

ز نخــــل رحمت بــــی انتهــایت

بیفکن ســایه بر روی گیــاهــی

به آب چشمه لطفت فرو شوی

اگر سرزد خطایی اشتباهـی

مـران یارب زدر گاهت “رسا” را

پنـاه آورده سـویت بـی پناهــی


"شادروان دکتر قاسم رسا"

بانو

ابزار حدیث

من از سامانه نوشتاری بحران حمایت می کنم

سامانه نوشتاری بحران

آمارگیر وبلاگ